آبشار و جنگل ترز در مازندران
در میان انبوه درختان سر به فلک کشیده و سرسبز مازندران، جایی که نوای پرندگان با زمزمه باد در هم میآمیزد و نور خورشید از لابلای شاخهها بر زمین نقش میبندد، گنجینهای طبیعی به نام آبشار ترز خودنمایی میکند. این آبشار زیبا، آرمیده در دل جنگلهای لفور سوادکوه شمالی، با طراوت و خنکای خود، مقصدی ایدهآل برای گردشگران در فصل گرم تابستان به شمار میرود. با ما در مجله گردشگری سپنتا همراه باشید تا با این آبشار زیبا آشنا شویم.
سوادکوه شمالی، شهرستانی که چند سالی است از سوادکوه بزرگ جدا شده، همچون نگینی سبز در استان مازندران میدرخشد. این منطقه با جنگلهای بکر، درههای دستنخورده، چشمههای جوشان، کوههای پوشیده از مخمل سبز و آبشارهای پرعشوه، بهشتی برای طبیعتگردان است.
شاید باورکردنی نباشد، اما این شهرستان در وسعت نسبتاً کم خود، میزبان ۸۴ آبشار کوچک و بزرگ است که هر کدام نامهای محلی متعددی دارند. آبشارهایی که از دل صخرهها با ظرافت تمام به پایین سرازیر میشوند و حاصل پیوند صخره و رودخانه هستند. شیرگاه، مرکز این شهرستان زیبا، خود به تنهایی یک دایرةالمعارف از زیباییهای طبیعی است.
در اطراف شیرگاه، در چند کیلومتری شهر، کلبههای چوبی و جنگلهای کهن، چنان شور و اشتیاقی در وجودتان بیدار میکنند که تا مدتها نمیتوانید زیباییهای آن را از یاد ببرید. مقصد این سفر، آبشار زیبای ترز است که در قلب جنگلهای لفور و در نزدیکی شیرگاه قرار دارد.

لفور، که مازندرانیهای شیرینزبان آن را “لپور” مینامند، دهستانی وسیع و سرسبز با روستاهای کوچک و بزرگ متعدد است. روستاهایی که در اعماق جنگلها جای خوش کردهاند و هنوز هم نشانههایی از زندگی گذشتگان را بر پیکره خود حفظ کردهاند. بسیاری، لفور را با سد خیرهکننده و جنگلهای هیرکانی ارزشمندش میشناسند؛ جنگلهایی که یادگاری از میلیونها سال حیات هستند و گاه به یک معجزه طبیعی شباهت دارند.
در دل این جنگلهای بینظیر، رودهای پرآب، چشمههای جوشان، درختان بلندقامت، میوههای جنگلی، غارهای کوچک و بزرگ، پلها و کلبههای چوبی قدیمی و آبشارهای متعددی پنهان شدهاند. اگر اهل پیادهروی و جنگلنوردی باشید، لذت کاوش در جنگلهای لفور با هیچ لذتی قابل مقایسه نیست و شما را به دنیایی دیگر خواهد برد. بیشتر آبشارهای سوادکوه شمالی نیز در همین منطقه و در دل جنگلهای استثنایی آن پنهان شدهاند.
جنگل ترز، یکی از همین جنگلهای افسانهای لفور است که در قلب خود، آبشاری بلند و منحصربهفرد به همین نام را جای داده است. این آبشار، پای بسیاری از گردشگران را به اعماق جنگل نه چندان سهلالوصول ترز کشانده است.
مسیر دسترسی به آبشار ترز
برای رسیدن به آبشار ترز، میتوانید از جاده فیروزکوه یا جاده هراز استفاده کنید و خود را به شیرگاه برسانید. اگر از فیروزکوه میآیید، پس از عبور از ایستگاه راهآهن شیرگاه، وارد جاده گنج افروز به سمت بابل شوید و به سهراهی شیردارکلا برسید. اگر از جاده هراز میآیید، پس از عبور از آمل و بابل، وارد جاده فرعی لفور شوید. تابلوی امامزاده سید علی کیا سلطان، نشانهای برای یافتن این سهراهی است.
جاده فرعی لفور از همین نقطه آغاز میشود؛ جادهای که در هر پیچ و خمش، روستا، آبشار یا جنگلی دلربا پنهان شده است. پس از حدود ده کیلومتر رانندگی در این جاده، بعد از روستای قرآن نفر و قبل از روستای زیبای مرزیدره، دره و جنگل ترز را خواهید یافت. اگر به کوهنوردی علاقهمندید، کوه هزار متری ترز را خواهید دید که روستاهای نفت چال، بورخانی و دهکلان در ضلع شمالی آن قرار دارند.

جنگلها، مراتع، درهها، رودخانهها و حتی آبشاری که در نزدیکی این کوه زیبا قرار دارد، همگی با نام ترز شناخته میشوند؛ به همین دلیل است که جنگل ترز یکی از مرتفعترین جنگلهای لفور به شمار میرود.
جنگل ترز
ترز، نام یکی از جنگلهای مرتفع منطقه لفور است؛ جنگلی که روزگاری مقر حکومت مازیار بوده و دسترسی به آن برای دشمنان، آرزویی دستنیافتنی به نظر میرسیده است. درهای عمیق با انبوه درختان هیرکانی، ممرز، افرا، انجیلی و توسکا که بدون راهنما، گم شدن در پیچ و خمهای آن حتمی است.
اینجا، خانه جوجهتیغیها، گرازها، خرسها، پلنگها، قرقاولها و انبوه پرندگان خوشآوازی است که لحظهای از خواندن باز نمیایستند. روزگاری، همین جنگل ترز که در بالادست روستای بورخانی قرار گرفته و به روستاهای بروخانی و نفتچال نیز دسترسی دارد، تنها راه ارتباطی اهالی لفور برای رسیدن به شیرگاه و قائمشهر بوده است.
اوبن، لرگه پل، کتو دره و دهها نام دیگر، اسامی معابر و گذرگاههایی هستند که تنها بومیان اصیل و قدیمی منطقه از آنها خبر دارند. زمستانهای سخت و تابستانهای پرسکوت این جنگل مرموز و بسیار زیبا، گاه آن را به جنگلی ترسناک تبدیل میکرده است.
در دل جنگل، غارها و تونلهایی با قدمت چندین ساله وجود دارند که تنها جنگلنشینان قدیمی و چوپانان محلی از راز و رمز آنها آگاهند. گاهی نیز کلبههای جنگلی آنها به چشم میخورد که بوی چوب و زندگی را به جانتان میریزند. پای صحبت جنگلنشینان و چوپانان که بنشینید، میبینید که برای وجب به وجب این جنگل و مراتع اطرافش، نامهای جالبی در ذهن دارند که یادگار اجدادشان است.

جنگل ترز در فصل بهار با بوی پونه کوهی و نعنای وحشی چنان مستتان میکند که دل کندن از آن برایتان دشوار خواهد بود. گوجه سبزهای وحشی، ازگیل و خرمالوی جنگلی و هزاران نوع سبزی و تره محلی در دل این جنگل سخاوتمند میرویند و دست ساکنان آن را میگیرند.
آبشار ترز
حال، وقت آن رسیده که دل به جنگل بزنید. از این نقطه به بعد، کفشهایتان باید یار و همراه خوبی برایتان باشند، زیرا گاهی بارش باران، سنگها و کف جنگل را لغزنده میکند. کولهبارتان را بردارید و در میان درختان سر به فلک کشیده و خوش عطر انجیلی و ممرز و لیلکی به راه بیفتید. بابلرود، رودخانه پرآب و خوشنام سوادکوه شمالی که حیات را به جنگلهای این نواحی هدیه کرده است، با جوش و خروش در میان جنگل جاری است.
صدای آب و برخورد آن با سنگها، شرشر کردنش در آمیزهای جذاب با نوای پرندگان، رقص شاخهها، دلبری برگها و شیطنت نسیم، درست مانند یک سمفونی دقیق و نغز، جان و دلتان را تسخیر میکند.
مسیر حرکتمان برخلاف جریان رودخانه است. رودخانه گاهی آنقدر پرآب است که باید خیال گذر کردن از آن را از سر بیرون کنید، اما اگر گذر از رودخانه اجتنابناپذیر باشد، باید به دنبال یک جای کمعمق بگردید و دل به آب بزنید. البته، یک راه دیگر نیز برای عبور از رودخانه وجود دارد؛ پلی چوبی ساده و هوشمندانه که کار دست ساکنان جنگل است و حسابی هیجانتان را بالا میبرد. حتماً دوربین عکاسیتان را به همراه داشته باشید؛ اینجا پر از لحظههایی است که ارزش ثبت شدن دارند. جنگل ترز خوش دشت است و پیادهروی نسبتاً سبکی دارد. مسیر شیبدار و رو به پایین است، اما گاهی نیز تپههایی پیدا میشوند که شما را رو به بالا میبرند. جنگل پیچیده است و بیشتر جاهایش شبیه یکدیگر؛ اینجاست که حضور یک راهنمای محلی ضروری میشود، اما اگر خوب گوش کنید، صدای آب نیز راهنمای خوبی خواهد بود.
گوشهایتان را به نوای پرندگان و سمفونی آب بسپارید و مسیر را با احتیاط طی کنید. کمکم که پیش میروید، نوایی دیگر از جنس آب به گوشتان میرسد؛ نوایی که نشان از سقوط آب از بلندی دارد و نوید ملاقات اولین آبشار ترز را میدهد. از میان درختها، قلوهسنگهای خزهگرفته و تنههای درخت خزیده بر روی زمین که عبور کنید، چشمتان به جمال آبشار شکوهمند ترز روشن خواهد شد.
آبشاری که از آن بالا سر میخورد و خود را به زمین میرساند، سپس نرمنرمک از میان تختهسنگها راهش را گرفته و به پیش میرود تا به بابلرود برسد. یکی از شاخههای فرعی همان بابلرود سبب شده تا این آبشار شگفتانگیز متولد شود. آبشار در میان درختهای منتظر فرود میآید و دیوارهایش را خزهها پوشاندهاند. تختهسنگها زیر آب آبشار آبتنی میکنند و پرندگان همچنان آواز میخوانند. آبشار ترز قطعاً یکی از زیباترین آبشارهای لفور است. آبشاری که آهکی است و همان آب آهکیاش در طول صدها سال سبب شده تا یک دیواره چند طبقه آهکی پشت آبشار شکل بگیرد که بسیار تماشایی است. کمی که دقت کنید، یک شکاف کوچک آهکی را هم در پای آبشار خواهید دید؛ غاری که کنجکاویتان را برمیانگیزد. خیلیها میگویند همین آهکی بودن آبشار باعث شده تا ترز خاصیت درمانی نیز داشته باشد.
آبشار ترز قریب به ۱۸ متر ارتفاع دارد و اهل فن آن را آبشاری دماسبی مینامند. اگر خودتان را به بالادست آبشار برسانید و از آن بالا به تماشای آبشار ترز بنشینید، اعجاز دره پاییندست آبشار مسحورتان خواهد کرد. هجوم درختها، تنههای درخت روی زمین و سقوط پرابهت آبشار، حال و هوایی جذاب دارد.
این آبشار تنها آبشار منطقه ترز نیست؛ آبشارهای دیگری نیز در بلندای آبشار و در دل درههای دیگر در دامنه کوه ترز قرار دارند که دسترسی به آنها به آسانی آبشار ترز نیست و نیازمند تجربه درهنوردی و داشتن اسباب ایمنی مناسب است. برخی از علاقهمندان به فرود از ارتفاع آبشار نیز، بساط خود را همینجا برپا میکنند و با همین آبشار زیبای ترز برنامه فرودشان را اجرا میکنند.
بهترین زمان بازدید از آبشار ترز
دیدن آبشار ترز و جنگلهای اطراف آن در تمام فصلهای سال لذتبخش است. این منطقه در بیشتر ماههای سال، مقصدی مناسب برای طبیعتگردی به شمار میرود.
فصل بهار و ماههای اردیبهشت و خرداد، یکی از بهترین زمانها برای دیدن آبشار ترز است. در فصل تابستان نیز میتوانید تنی به آب بزنید، اما به یاد داشته باشید که هوای جنگل در این فصل شرجی است. دیدن آبشار در فصل پاییز نیز حال و هوای خاص خود را دارد، بهویژه که منظره پاییزی درختهای انجیلی در مسیر این آبشار بینظیر است.