برج ایفل: نماد فرهنگی فرانسه و یکی از مشهورترین سازههای جهان
برج ایفل که به عنوان یکی از بناهای نمادین و شناختهشده جهان شناخته میشود، در مرکز پاریس واقع شده است. این برج، که نام خود را از مهندس معروف، گوستاو ایفل، گرفته است، در سالهای ۱۸۸۷ تا ۱۸۸۹ توسط شرکت او طراحی و ساخته شد. در این مقاله در مجله گردشگری سپنتا قصد داریم برخی از ویژگی های برج ایفل را مورد بررسی قرار دهیم . با ما همراه باشید تا اطلاعاتی در خصوص تاریخچه ، طراحی و موارد استفاده از این برج زیبا که مهمترین جاذبه گردشگری پاریس نیز می باشد را بشناسید.
تاریخچه و معماری برج ایفل
این سازه، که به طور محلی به “بانوی آهنین” شهرت دارد، به عنوان قطعه مرکزی نمایشگاه جهانی ۱۸۸۹ ساخته شد و برای گرامیداشت صدمین سالگرد انقلاب فرانسه طراحی گردید. با وجود انتقادات اولیه از طرف هنرمندان و متفکران برجسته فرانسه نسبت به طراحی آن، برج ایفل به تدریج به نمادی فرهنگی برای فرانسه تبدیل شد و اکنون یکی از ساختمانهای بسیار شناختهشده در سراسر جهان است. در سال ۲۰۲۲، این برج میزبان نزدیک به ۵.۸۹ میلیون بازدید کننده بود.
ویژگیهای بنایی و گردشگری برج ایفل
برج ایفل با ارتفاع ۳۳۰ متر، معادل یک ساختمان ۸۱ طبقه است و بلندترین ساختمان در پاریس به شمار میرود. پایههای این برج به شکل مربع هستند که هر ضلع آن ۱۲۵ متر طول دارد. در طول ساخت، برج ایفل از بنای یادبود واشنگتن پیشی گرفت و به عنوان بلندترین ساختار ساخته شده توسط انسان در جهان شناخته شد، عنوانی که برای ۴۱ سال حفظ کرد.
این برج دارای سه سطح برای بازدیدکنندگان است که رستورانهایی در دو سطح اول و دوم قرار دارند. سطح سوم و بالاترین سطح برج، به عنوان بالاترین نقطه دید در اتحادیه اروپا شناخته میشود که ۲۷۶ متر از سطح زمین فاصله دارد. بازدیدکنندگان میتوانند با خرید بلیت از طریق پلهها یا آسانسور به این دو سطح صعود کنند. صعود از سطح زمین تا سطح اول بیش از ۳۰۰ پله دارد، همانطور که از سطح اول تا دوم نیز بیش از ۳۰۰ پله است، به این ترتیب کل صعود تقریباً ۶۰۰ پله میشود. اگرچه پلههایی به سطح سوم وجود دارد، اما معمولاً فقط با آسانسور قابل دسترسی است. در این سطح بالا، گوستاو ایفل برای استفاده شخصی خود یک آپارتمان خصوصی ساخته بود و دوستانی همچون توماس ادیسون را به آن دعوت کرده بود.
میراث و تأثیر فرهنگی برج ایفل
طراحی برج ایفل به موریس کوشلن و امیل نوگیه، دو مهندس ارشد که برای شرکت مؤسسات ایفل کار میکردند، نسبت داده شده است. این ایده پس از بحثهایی در مورد یک قطعه مرکزی مناسب برای نمایشگاه جهانی پیشنهادی در سال ۱۸۸۹ که به مناسبت صدمین سالگرد انقلاب فرانسه برگزار میشد، مطرح شد. در می ۱۸۸۴، کوشلن در خانه خود ایدهای را به تصویر کشید که بعداً به عنوان “یک پایلون بزرگ، متشکل از چهار گردنبند فلزی که در پایه از هم جدا و در بالا به هم میرسیدند، و با تیرهای فلزی در فواصل منظم به هم متصل شده بودند” توصیف شد.
پس از بحثهایی در مورد موقعیت دقیق برج، قراردادی در ۸ ژانویه ۱۸۸۷ امضا شد. ایفل این قرارداد را به عنوان نماینده شخصی خود امضا کرد، که به او ۱.۵ میلیون فرانک برای هزینههای ساخت اختصاص داد، کمتر از یک چهارم هزینههای تخمینی ۶.۵ میلیون فرانک. ایفل تمام درآمد حاصل از بهرهبرداری تجاری برج را در طول نمایشگاه و برای ۲۰ سال آینده دریافت کرد. او بعداً یک شرکت جداگانه برای مدیریت برج تأسیس کرد و خود نیمی از سرمایه لازم را فراهم کرد.
جایگاه برج ایفل در فرهنگ جهانی
برج ایفل به عنوان نمادی از پاریس و فرانسه در نظر گرفته میشود و در آثار فرهنگی متعددی مانند فیلمها و ادبیات مطرح شده است. این برج همچنین به عنوان بخشی از میراث جهانی یونسکو در “پاریس، کرانههای سن” در سال ۱۹۹۱ ثبت شده است.
برج ایفل نه تنها به عنوان یک شاهکار مهندسی شناخته میشود، بلکه به عنوان نمادی از دستاوردهای بشر در عرصه فناوری و هنر در طول قرن نوزدهم به حساب میآید. این برج، با تمام انتقادات و چالشهایی که در زمان ساخت با آن روبرو شد، امروزه به عنوان نمادی از نوآوری و زیبایی جشن گرفته میشود و میراثی دائمی برای نسلهای آینده به جا گذاشته است.
پیریزی و اساس ساخت برج ایفل
کار بر روی پایههای برج ایفل در تاریخ ۲۸ ژانویه ۱۸۸۷ آغاز شد. پایههای شرقی و جنوبی ساختمان به طور مستقیم بر روی چهار بلوک بتنی به ابعاد ۲ متر قرار گرفته بودند که هرکدام از پایههای اصلی را پشتیبانی میکردند. اما پایههای غربی و شمالی، که نزدیک به رود سن بودند، پیچیدگیهای بیشتری داشتند؛ هر کدام از این بلوکها به دو ستون فشاری نیاز داشت که با استفاده از مخازن هوای فشرده به طول ۱۵ متر و قطر ۶ متر در عمق ۲۲ متر فرو رفته و بتن را تا ضخامت ۶ متر پشتیبانی میکردند. هر یک از این بلوکهای بتنی پایهای برای بلوکهای سنگ آهک با سطح شیبدار بود که کفشهای فلزی را نگه میداشت.
کفشهای فلزی با استفاده از یک جفت پیچ به قطر ۱۰ سانتیمتر و به طول ۷.۵ متر به سنگکاری متصل بودند. فونداسیونها در تاریخ ۳۰ ژوئن به پایان رسید و نصب آهنآلات آغاز شد. کارهای قابل مشاهده در محل تکمیل شده بودند و همزمان، کارهای آمادهسازی دقیق و گستردهای در پشت صحنه انجام میگرفت: دفتر طراحی ۱۷۰۰ نقشه کلی و ۳۶۲۹ نقشه جزئی از ۱۸۰۳۸ قطعه مورد نیاز تهیه کرده بود. کار طراحی قطعات به دلیل زوایای پیچیدهای که در طراحی وجود داشت و دقت بالایی که لازم بود، پیچیده بود: موقعیت سوراخهای میخ تا ۱ میلیمتر دقت داشت و زوایا تا یک ثانیه از قوس محاسبه شده بودند. قطعات تکمیل شده، که برخی از آنها قبلاً در کارخانه در حومه پاریسی لوالوا-پره به هم متصل شده بودند، با اسب و ارابه به محل آورده شدند و ابتدا با پیچ به هم متصل شدند، سپس با پیشروی ساخت، پیچها با میخها جایگزین شدند. هیچگونه سوراخکاری یا شکلدهی در محل انجام نشد: اگر هر قسمتی مناسب نبود، برای اصلاح به کارخانه بازگردانده میشد. در مجموع، ۱۸۰۳۸ قطعه با استفاده از ۲.۵ میلیون میخ به هم پیوسته بودند.
در ابتدا، پایهها به صورت معلق ساخته شدند، اما حدود نیمه راه به سطح اول، ساخت متوقف شد تا داربستهای چوبی قابل توجهی ساخته شود. این امر نگرانیها در مورد استحکام سازهای برج را تجدید کرد و عناوین هیجانانگیزی مانند “خودکشی ایفل!” و “گوستاو ایفل دیوانه شده: او در تیمارستان بستری شده است” در مطبوعات تابلوئیدی منتشر شد. چندین هنرمند معروف آن زمان، از جمله شارل گارنیه و الکساندر دوما، نظرات منفی در مورد برج جدید داشتند. گارنیه آن را “چراغ خیابانی واقعاً تراژیک” خواند و دوما آن را “سایه نفرتانگیز ستون نفرتانگیزی که از میخ و ورقهای آهنی ساخته شده و مانند لکهای سیاه گسترش یافته است” توصیف کرد. در این مرحله، جرثقیلهای کوچکی که برای حرکت در برج طراحی شده بودند، در هر پایه نصب شدند. آنها از راهنماهایی استفاده میکردند که برای آسانسورهایی که قرار بود در چهار پایه نصب شوند، طراحی شده بودند. مرحله حیاتی اتصال پایهها در سطح اول تا پایان مارس ۱۸۸۸ به پایان رسید. با وجود اینکه کارهای فلزی با بالاترین دقت آماده شده بودند، تدابیری برای انجام تنظیمات کوچک برای تراز کردن دقیق پایهها اندیشیده شده بود؛ جکهای هیدرولیکی به کفشها در پایه هر پایه نصب شده بودند که قادر به اعمال نیرویی به اندازه ۸۰۰ تن بودند، و پایهها عمداً با زاویهای کمی تندتر از حد لزوم ساخته شده بودند، که توسط جعبههای شن روی داربستها پشتیبانی میشدند. با وجود اینکه ساخت درگیر ۳۰۰ کارمند در محل بود، به دلیل تدابیر ایمنی ایفل و استفاده از پلههای متحرک، نردههای حفاظتی و صفحات محافظ، تنها یک نفر جان باخت.
پیشنهاد میکنیم علاوه بر مطالعه مقاله برج ایفل ، مقاله های برج ساعت بیگ بن ، کلیسای سنت مارک زاگرب و باغهای هرنهاوزن هانوفر را نیز مطالعه نمایید.
برج ایفل: طراحی مهندسی مقاوم در برابر باد و آب و هوا
برج ایفل، ساختمانی که با شکل جسورانهاش در زمان ساخت بسیاری را شگفتزده کرد، نمونهای بارز از تلفیق هنر و مهندسی است که گوستاو ایفل و تیمش با تکیه بر تجربیات خود در ساخت پلها، اصول مهندسی را به خوبی درک کرده و در طراحی آن به کار بردهاند.
بررسی تأثیر باد بر برج ایفل
از آنجایی که ایفل قصد داشت بلندترین ساختمان جهان را بسازد، مهم بود که این سازه بتواند در برابر نیروهای باد مقاومت کند. در مصاحبهای با روزنامه لو تمپ در ۱۴ فوریه ۱۸۸۷، ایفل اظهار داشت:
«آیا درست نیست که شرایطی که استحکام میبخشند، همچنین با قوانین پنهان هارمونی نیز سازگار هستند؟ … حالا، پدیدهای که باید در طراحی برج به آن اهمیت اولیه میدادم چه بود؟ مقاومت در برابر باد بود. خوب، من اعتقاد دارم که خمیدگی چهار لبه خارجی بنا، که طبق محاسبات ریاضی تعیین شدهاست… تاثیر بزرگی از قدرت و زیبایی را منتقل خواهد کرد، زیرا جسارت طراحی کلی را به چشمان بیننده نشان خواهد داد.»
سازهای با توجه به مقاومت باد
ایفل برای تعیین استحکام برج از روشهای گرافیکی و شواهد تجربی استفاده کرد تا اثرات باد را محاسبه کند، به جای استفاده از یک فرمول ریاضی. بررسی دقیق برج نشان میدهد که شکل آن به طور کلی به شکل نمایی است. تمام قسمتهای برج برای اطمینان از حداکثر مقاومت در برابر نیروهای باد، بیش از حد طراحی شدهاند. حتی نیمه بالایی برج به گونهای طراحی شده است که هیچ شکافی در شبکهبندی وجود نداشته باشد. در سالهای پس از تکمیل آن، مهندسان فرضیههای ریاضی مختلفی را برای توضیح موفقیت طراحی ارائه دادهاند. جدیدترین آنها، که در سال ۲۰۰۴ پس از ترجمه نامههای ارسالی ایفل به جامعه مهندسان عمران فرانسه در سال ۱۸۸۵ به انگلیسی توصیف شده، به عنوان یک معادله انتگرال غیرخطی بر اساس مقابله با فشار باد در هر نقطه از برج با تنش بین عناصر سازه در آن نقطه توصیف شده است.
سطوح برج ایفل و دسترسیها
- طبقه همکف: پایه برج ایفل چهار ستون دارد که هر کدام محل قرارگیری پلهها و آسانسورها به دو طبقه اول است، در حالی که تنها آسانسور طبقه دوم در ستون جنوبی برای عموم قابل دسترس است.
- طبقه اول: طبقه اول که در ابتدا شامل سه رستوران – یکی فرانسوی، یکی روسی و یکی فلاندری – و یک «بار انگلو-آمریکایی» بود، اکنون رستوران «لو ۵۸ تور ایفل» و سایر امکانات را در خود جای داده است.
- طبقه دوم: این طبقه که به وسیله آسانسور یا پله قابل دسترسی است، رستوران گورمه «لو ژول ورن» را دارد که دارای یک ستاره در راهنمای میشلن است و از سال ۲۰۰۷ تا ۲۰۱۷ توسط سرآشپز چند ستاره میشلن، آلن دوکاس، اداره شده است.
- طبقه سوم: طبقه سوم که بالاترین طبقه برج است و توسط آسانسور قابل دسترسی است، شامل آزمایشگاههای مختلف برای تجربیات و یک آپارتمان کوچک برای مهمانیهای گوستاو ایفل بوده که اکنون برای عموم باز است.
برای آشنایی با دیدنی های فرانسه می توانید به سایر مقالات در سایت سپنتا مراجعه نمایید.